هیلداهیلدا، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 11 روز سن داره
همدم و هومنهمدم و هومن، تا این لحظه: 8 سال و 1 ماه و 16 روز سن داره

هیلدا پرنسس کوچولوی ما

7 ماه و 7 رنگ رنگین کمان

پرنسس قشنگم 7 ماه از اومدن تو به زندگی ما میگذره 7 ماهه که رنگین کمونه زندگیه ما شدی هممون عاشقتیم . با اینکه هفته ای چند بار میبینمت اما بازم دلم برات تنگ میشه زود زود. وقتی میبینمت با وجود اعتراضای مامان سمیه بغلت میکنم و از اینکه انقدر منو میشناسی و دوست داری بیای بغلم کلی ذوق میکنم عزیزم خیلی شیطون و با نمک شدی و میدونی که من عاشق بچه های شیطونم و از بچه های لوس خیلی بدم میاد عاشق بامزه گیات موقعه شیر خوردنتم وقتی دمر میشی شیر میخوری وقتی حالت 4 دستو پا شیر میخوری وقتی یه قلوپ شیر میخوری یه غلت میزنی یکم بازی میکنی و دوباره یه قلوپ دیگه عاشق فوضولیات یا به قول سمیه کنجکاویاتم وقتی میری بیرون یا حتی تو خونه همه...
29 مرداد 1391

هيلدا گلي

اه هرچي نوشتم پريد . اشكال نداره از اول مينويسم در پي اعتراضات دايي حميد كه چرا هيچي تو وبلاگ هيلدا نمينويسي امروز اومدم از هيلدا عكساي جديد بگيرم . مامان سميه هم به بالاخره بعد 7 ماه داره خاطرات زايمان مينويسه البته نوشته تويه دفتر حالا بايد تايپش كنه كه چون كيبرد فارسي نداريم يه خورده طول ميكشه به منم نميده كه سريع تايپ كنم و ميگه ميخوام خودم همشو بنويسم .خب اينم يه جورشه ديگه امروز هيلدا جونم 27 هفته و 194 روز داره  سرعت سينه خيز رفتنو دور زدنت خيلي زياد شده . سوپ ميخوره .خيلي به اسباب بازياش علاقه نداره و جعبه و مقوا مثل جعبه ي بيسكوييت رو خيلي دوست ميداري .موقع خوابيدن كه كلن يه فازه ديگس خيلي شيطوني مي...
8 مرداد 1391

اولین ماه رمضون پرنسسم

عشقم این اولین ماه رمضانیه که با مایی 6 سال مامان و بابات تنها میومدن خونه ما امسال با عشقم میان قررررررررررررربونت برم دیروز هیلدا برا اولین بار حریره بادوم خورده اینم عکس کنار سفره افطار خونه خودشون     ...
1 مرداد 1391
1